دارم به خودم شک می کنم

امروز یه کامنت خصوصی دریافت کردم با این مضمون :
آهای آهای آهای ، مهدی حاج زکی
میون خوشگلای دنیا تکی !
 نویسنده پیام اصغر آقا
یا من توهم زدم یا اصغر آقا
حالا من به جهنم یکی این اصغر آقا رو از توهم ربیاره ...

ضرب المثل های طایفه ما

ما تو طایفه خودمون یه رسم و رسومات و ضرب المثلهایی واسه خودمون داریم که هیج جای دنیا همچین رسومی ، رسم نیست ...
یه مثل قدیمی طایفه می گه : زن بگیر تا جورابات بوی بد  نده ...!

دربار ناصری ...

می گن ناصرالدین شاه 150 تا زن عقدی و صیغه داشته
حالا آمار دقیقشو من ندارم ولی تو همین مایه ها بوده
اول اینکه آدم هنرمندی بوده
دوم اینکه مطمئنم فکر و خیال وام و بدهکاری نداشته
سوم ، آشپزش که ابوی همین میرزا تقی خان خودمون باشه ، تو غذاش از روغن نباتی استفاده نمی کرده و برنج پاکستانی هم نمی پخته تازه گوشت شکار هم می خورده نه گوشت میش ، می گن زعفران هم عضو لاینفک غذای ناصری بوده
چهارم ، چون شاه مملکت بوده مهریه و نفقه و شیربها ،یا نمی داده یا اگه می داده از خزانه می داده دلشم نمی سوخته
فقط موندم از یه همچین مرد هنرمندی ، چطوری پسری به عمل اومده که نای راه رفتن هم نداشته ،بعداز بازگشت از تبریز و روی کار اومدنش هم ، کل زنان حرمسرا رو مرخص می کنه و می گه شاه مریض احوال است و حال و حوصله همسرداری ندارد ..؟

شما می دونید چرا ؟

چندی قبل پیامی با این ضمون دریافت کردم ولی هرچه فکر کردم به جواب نرسیدم :
هی با خود فکر می کنم چگونه است که ما در این سر دنیا عرق می ریزیم و وضعمان این است و آنها در آن سر دنیا عرق می خورند و وضعشان آن است
نمی دانم مشکل در نوع عرق است یا در طریقه ریختن و خوردن ؟؟
شما نمی دونید ؟

به نام خدای پارس

سلام ، داشتم فکر می کردم وبلاکی هم داشته باشم برای شوخی با دوستان ، گفتم اینبار با یه میزبان جدید شروع کنم ،
مرغولک ، زاییده تفکرات شوخ ماست ، خواهش می کنم قبولش کنید